به گزارش سینماپرس، اگر کسی به تنهایی و با ارتباط با برخی از افراد در بدنه اجرایی کشور، خارج از سیاستگذاریهای فرهنگی کشور، برای بازار موسیقی و کنسرت ایران سیاستگذاری کند و بازار موسیقی و فروش کنسرتها را انحصاری کند و سودآوری مالی او نیز در سال چند صد میلیارد باشد و به هیچ نهاد نظارتی و مالیاتی هم پاسخگو نباشد، تکلیفش چیست و آیا اصلاً برای کسی مهم است؟
چند وقتیست معضلی با عنوان «مافیای موسیقی» در جوامع هنری مطرح شده است تا جاییکه قضیه به حدی تکرار و پیگیری شده که کار به رسانهها هم کشیده شد و مطالبی جسته گریخته در مورد این موضوع منتشر شد. البته کلید واژه مافیا* به وفور و در مورد هرگونه سوء استفاده و انحصارطلبی و مصادیق پولشویی و غیره در بسیاری زمینهها به کار رفته است و منحصر به موسیقی نیست اما این کلیدواژه این روزها به شدت و حدت بیشتری در حوزه موسیقی تکرار میشود.
رکود شدید موسیقی در دهه شصت به تدریج در دهه هفتاد به رونق گروید و کم کم جان گرفت و تا اواسط دهه هشتاد این رونق به اوج خود رسید. این رونق تا به امروز سیر سعودی داشته است. البته در اینجا تنها به جنبه گسترش کمّی موسیقی میپردازیم و چراکه مساله مافیای موسیقی تنها به جنبه مالی این هنر والا گره میخورد و هرآنچه که از پیشرفت و گسترش عنوان میشود تنها به موارد کمّی و مالی معطوف میشود.
رونق بازار موسیقی سالهای اخیر خیلیها را به سوی این بازار که حجم قابل توجهی از ظرفیت مالی را شامل میشود کشاند و آنها که تنها به بازدهی مالی و جنبه تجاری و بیزنسی قضیه مینگرند بدین سمت و سو روانه شدند. کسانی که در سختترین شرایط موسیقی و دوران مهجوری این هنر نزد مردم، کوچکترین دخالت و ورودی به این حوزه نداشتند. اما حالا سیل سرمایهگذاران و کنسرتگذاران از هرسو روانه مارکت موسیقی شده است.
در چنین شرایطی بیشک بسیاری به دنبال حداکثر بهره مالی، دست به هرکاری میزنند و به هر دری میزنند تا پول بیشتری کسب کنند. هرکه سنبه پر زورتری داشته باشد یا جزء گروه خاصی باشد از سود بیشتری برخوردار خواهد بود. البته هستند کسانی که کار خود را از بدترین دوران موسیقی آغاز کرده و با کمکهای خود در آن دوران حق خود را به موسیقی ادا کردهاند از شرکتهای موسیقی گرفته تا استودیوها و کنسرتگذارهایی که در شرایط نامساعد مالی که میتوانستند چندین برابر اعتباری که در موسیقی سرمایهگذاری میکنند را در مارکتهای دیگر به راحتی درآورند اما به واسطه عشق به موسیقی و به نیت کمک، و با قناعت به کمترین درآمد راه خود را از میان تمام موانع آن زمان باز کرده و سهم خود را در رونق این هنر ادا کردهاند.
اما درصد قابل توجهی از این صنف را کسانی تشکیل میدهند که کوچکترین علاقع و عِرقی به هنر موسیقی نداشته و صرفا بوی پول آنها را به این وادی کشانده است. این دسته از هیچ کاری برای نیل به اهداف مادی خود فروگذار نمیکنند. هرچه رونق موسیقی در این سالها بیشتر شده به همان میزان مشکلات این حوزه نیز بیشتر و گستردهتر شده است. از صنف آموزشگاهداران و مدرسین موسیقی گرفته تا صنف استودیوداران و صدابرداران و تا تهیهکنندگان و کنسرتگذاران و بلیت فروشان و صدها سایت موسیقی اعم از دانلود مجاز و غیرمجاز موسیقی تا معرفی آثار تولیدی و برندسازی و اخبار موسیقی، همانها که به دنبال منافع مادی آمدهاند به این صنوف نیز نفوذ کردهاند.
برای شرح بیشتر این معضل، گزیده و مختصری از نظرات و گفتگوها و آراء برخی از اهالی هنر را ارائه میدهیم که گواه و تاییدی بر معضل مافیای موسیقی و لزوم پرداختن به آن باشد.
فضای موسیقی به شدت مافیایی است
محمد بابایی خواننده پاپ و آهنگساز در این مورد میگوید: دولت از خیلی اتفاقاتی که در پشت پرده موسیقی میافتد بیاطلاع است. نه اینکه نخواهد کنترل کند، خیلی از این اتفاقها در اتاقهای در بسته شکل میگیرد که نمیشود کاری کرد. فضای موسیقی به شدت مافیایی است و در فضای کلی موسیقی هیچ وقت اجازه نمیدهند خوانندهای مستقل فعالیت کند.
این خواننده جوان در ادامه میگوید: تهیهکنندگان با خواننده مد نظرشان، قراردادهای ده ساله میبندند. تا چند وقت پیش این قراردادها پنج ساله بود، الان دیگر سرمایهگذاران به قرارداد پنج ساله رضایت نمیدهند و میگویند حداقل باید قرارداد ده ساله باشد و قرارداد پنج درصدی میبندند. مثلا برخی از خوانندههایی که در سال گذشته یک دفعه برجسته شدند از همین دست قراردادها با سرمایه گذاران بستهاند. یعنی خواننده ایکس هر اجرایی میرود چهل میلیون تومان میگیرد و تقریبا هر روز ماه هم، در شهرهای مختلف ایران، اجرا دارد. غافل از اینکه هر چهل میلیونی که میگیرند تهیهکننده دو میلیون تومان به این خواننده میدهد و با او قرارداد ده ساله هم میبندند تا این خوانندهها پس از یکی دو سال فعالیت نگویند مبلغ بیشتری میخواهند و سود آنها مادامالعمر همین پنج درصد است. یعنی در این ده سال حق اعتراض هم نداری و بعد از ده سال هم که خواننده دیگر به درد نمیخورد و مثل دستمال کاغذی مچاله میشود و میروند سراغ نفر بعدی.
دستهای پشت پرده مافیای موسیقی را میتوانی در امور موسیقی ببینی
محمدعلی بهمنی شاعر و ترانهسرای نامدار و پیشکسوت کشورمان در گفتگو با روزنامه فرهیختگان به تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۹۸ و در جواب این سوال که «شما صراحتاً وجود مافیای موسیقی را تأیید میکنید یا رد؟» میگوید: «مافیای موسیقی داریم اما در وجود ما باید رد شود، زیرا مثل یک مقوله غیبی است که انجام میگیرد. مافیا طوری نیست که بشناسیدش و وجود خارجی داشته باشد، اما وقتی خروجیاش را میبینید دیگر حدس نیست و دستهایش را میتوانی در امور مختلف موسیقی ببینی. البته قبلاً شایعاتی کرده بودند که این کارها در شوراهای شعر و موسیقی انجام میشود که قطعاً چنین چیزی نیست و در حال حاضر هم این شوراها برهم خورده و از طریق اینترنت و تلفن همراه شعرهایشان را برایشان میفرستند. زمانی که در یک جلسه تأیید شعر یا ترانه مینشینید، همین آدمی که کارش رد شده آنقدر معصومانه میآید و حرف میزند و دلایلی را هم برای اینکه من آنقدر پول دادم به این و آن تا توانستم به اینجا برسم را مطرح میکند که دل مسئول مجوز به رحم بیاید. در آخر هم حتی به یک حالت نفرینی حرف میزند.»
بهمنی در ادامه همین مصاحبه با فرهیختگان میگوید: «تهیهکننده یک قرارداد پنج، هفت و ۱۰ ساله با او میبندد و درصد کمی از سود مالی را به او اختصاص میدهد و این تا زمانی است که خواننده به آن شهرتی که تهیهکننده میخواهد برسد. اگر به این شهرت هم نرسد و برای تهیهکننده سودی نداشته باشد بهراحتی بیرونش میکنند. اینها عواملی است که جایگاه زبان را نازل کرده و توجه را بیشتر به سمت رضایت مخاطب کشانده است. در ابتدا باور نمیکنی که چنین قدرتهایی وجود دارد، اما زمانی که میبینی مدیریت کلان هم مثل خودت دلش میسوزد اما اتفاقی نمیافتد تازه متوجه وجود این قدرتها میشوی. خود آقای عباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد) را میشناسم و میدانم چنین سلیقههای مبتذلی در موسیقی ندارد. منتها به شکلی تسلط بر همه این مقولهها هست وگرنه افتخار ایشان است که در زمان مدیریتشان بتواند جلوی این منجلاب را بگیرد و کارهای فاخر تولید شوند، اما در هر شکلی از آن، این کارهای خوب انجام نمیشود.»
دو مافیا در کشور وجود دارد که هیچ قدرتی نمیتواند در برابر آن بایستد نخست مافیای خودرو و دوم مافیای موسیقی
محمد گلریز خواننده ارزشی کشورمان در مصاحبه با سایت مرآت به تاریخ ۲۵ دیماه ۹۷ میگوید: «هیچ قدرتی نمیتواند در برابر مافیای موسیقی در ایران بایستد! امیدوارم مسئولان فرهنگی کشور به هوش بیایند!
دو مافیا در کشور وجود دارد که هیچ قدرتی نمیتواند در برابر آن بایستد نخست مافیای خودرو و دوم مافیای موسیقی. من فکر میکنم در ایران یک مافیای موسیقی وجود دارد که پشتپرده آن برخی از کشورهای خارجی هستند. شما ببینید کسی در این کشور هست که حریف مافیای خودرو شود؟ و دوم هم مافیای موسیقی است که میلیونها تومان برای آن پول خرج میکنند.»
«حمید حامی» یکی از خوانندههای سبک پاپ در برنامه «اتفاق ترانه» منتشر شده در خبرگزاری فارس به تاریخ ۶ آبانماه ۹۷ میگوید: «افسردگی نگرفتهام، از مافیای موسیقی خستهام. افسردگی نگرفتهام اما از فضای موسیقی کشور و خواندن خسته شدهام گویی مافیایی دارد برای سرنوشت موسیقی کشور تصمیم میگیرد.»
وجود پولهای کثیف در موسیقی
«حسن علیشیری» ترانهسرا در همین برنامه اتفاق ترانه که از سوی حوزه هنری برگزار میشود در ادامه صحبتهای حمید حامی میگوید: «امروز متاسفانه وجود برخی پولهای کثیف و فعالیتهای دولتی در موسیقی، فضایی گلخانهای را به وجود آورده است که افراد محدودی برای سلیقه مردم تصیمیم میگیرند، زمانی هر خوانندهای و هر سبکی از موسیقی مخاطبان خاص خود را داشت، اما امروز متاسفانه شرایط به گونهای است که در شهر پرجمعیت تهران تنها سه سالن مناسب اجرای موسیقی وجود دارد که این سه سالن هم توسط همان تهیهکنندگان تا آخر سال رزرو شده است.
متاسفانه یک عدهای با پولهای کثیف وارد عرصه موسیقی میشوند، استعدادی را پیدا میکنند، کسی که یک قطعه از آهنگهایش تبلیغ میشود، تمامی بلیبوردهای شهر برای وی اجاره میشود، تهیهکننده در ۴ سانس برایش کنسرت برگزار میکند و زمانی که دوره آن خواننده تمام شد، آن را کنار میگذارد و به سراغ شخص دیگری میرود.»
در فضای مجازی به ویژه در اینستاگرام چهرههای جدید کاملا به مردم خورانده میشوند
«حجت اشرفزاده» خواننده آلبوم معروف «ماه و ماهی» در گفتگوی خود با خبرگزاری میزان به تاریخ ۲۰ دیماه ۹۶ میگوید: «مافیا در عرصه موسیقی متعلق به پخش موسیقی یا به اصطلاح تبدیل به چهره کردن برخی اشخاص است. در فضای مجازی به ویژه در اینستاگرام چهرههای جدید کاملا به مردم خورانده میشوند. با هزینههای چند صد میلیونی و باورنکردنی موسیقی را در فضای مجازی بدون هیچ قانونی و باتکرار در کانالها و صفحات مجازی به شکلی پیش بردهاند که به تدریج خواننده و قطعات او بر مردم و مخاطبان خورانده شود. این رقابت ناسالم است چون خوانندهای با توان مالی پایینتر توان رقابت با تیمی که فرد را به شهرت رسانده و برایش کنسرت برگزار میکند ندارد.»
مشکل مافیای موسیقی دستهای پشتِ پرده است
«علی رهبری» رهبر ارکستر و موسیقیدانِ بینالمللیِ ایران با ارائه مطلبی به خبرنگار تسنیم به تاریخ ۱۶ بهمنماه ۹۵ از مافیای وزارت ارشاد پرده برداشته و نکاتی درباره اوضاع کنونی موسیقی بیان میکند. رهبری در این مطلب مدعی شده که موسیقی ایران را گروهی چند نفره هدایت میکنند. وی در این مطلب مینویسد «تغییر وزیر جواب نمیدهد و مشکل گروهی پشتِ پرده است.»
تمام بیلبوردهای موسیقی به سایت «سلطان» میرسد
«محمد معتمدی» یکم تیرماه ۹۸ در صفحه اینستاگرامش مینویسد: «روند گرفتن بیلبورد یکی از غیرشفافترین و رمزآلودترین پروسههای امروز ایران است، تقریبا همه بیلبوردهای موسیقی به کنسرتهایی اختصاص پیدا میکند که از طریق سایت «سلطان» به فروش میرسند. چه کسی باید توضیح دهد؟
معتمدی یک بار هم در اینستاگرامش خطاب به محمد خاتمی نوشت:
سید بزرگوار، سلام عرض شد
با اینکه خیلی محترم و دوست داشتنی هستید ولی به جدّت قسم هزار بار دیگر هم تکرار کنی من یکی هرگز دیگر تکرار نخواهم کرد. ای کاش سال ۷۶ که روی دوچرخه با سریش عکست را به دیوار میچسباندیم میدانستیم که زیر آن عبای زیبای یزدی و در لوای دولت اصلاحات شما چه مافیایی در موسیقی قرار است تشکیل شود. با هزار مشقت برای خود طناب دار بافتیم!
اما این دستهای پشت پرده که مافیای موسیقی را هر روز فربهتر میکنند و خوانندگان جوان کشور ما را از فعالیت در این عرصه تخصصی هنری ناامید میکنند چه کسانی هستند، چه میکنند و از کجا پا به این عرصه گذاشتهاند و آیا میتوان جلوی فعالیت مخرب آنها را گرفت؟
*فارس
ارسال نظر